
زیبایی در هنر معماری ایران نهتنها در شکوه گنبدها و ایوانها، بلکه در جزئیاتی نهفته است که چشم را خیره و ذهن را شگفتزده میکند. یکی از این جزئیات خلاقانه مقرنس کاری است. این تزئین هندسی و سهبعدی از دل ریاضیات و ذوق هنرمندانهی ایرانیان زاده شده و قرنهاست سقفها و سردرهای بناهای تاریخی را چون کندوی زنبور، از نظم و هماهنگی پر کرده است.
مقرنس در نگاه نخست، تنها زینتی است چشمنواز؛ اما در لایهای عمیقتر، بازتابی از تفکر ایرانی دربارهی نظم کیهانی و زیبایی درونزاست. از مسجد جامع اصفهان تا آرامگاه شیخ لطفالله، هرجا که مقرنس هست، روح معماری ایرانی زنده است.
مقرنس ایرانی، هنرِ تبدیل سنگینی ماده به سبکی نور است؛ گویی طاقها در حال انحلال در روشناییاند و بنا در مرز میان جسم و روح شناور است.
-آندره گدار (معمار فرانسوی)
مقرنسکاری چیست و چه نقشی در معماری ایرانی دارد؟
مقرنس نوعی کاربندی سهبعدی است که در مرز میان دیوار و سقف یا درون گنبدها و ایوانها بهکار میرود. این ساختار از ردیفهای متعدد تاسها، طاسهها و شاپرکها تشکیل شده و ظاهری پلهپله و قندیلگونه دارد. در واقع، مقرنسکاری یکی از درخشانترین نمودهای تزئینات معماری ایرانی است که ترکیبی از هندسه، زیباییشناسی و مهارت سازهای را در خود دارد.
در گذشته، هدف اصلی از مقرنس، تبدیل پلان مربع به دایره در بخش زیرین گنبد بود، اما با گذر زمان، این ویژگی کاربردی جای خود را به نقشی تزئینی و نمادین داد. در معماری سنتی ایران، مقرنس نهتنها عنصر اتصالدهندهی سازهای بلکه نشانهای از آسمانیبودن فضا و شکوه بصری بناست. از مساجد و آرامگاهها گرفته تا کاخها و مدارس، همه از این عنصر برای ایجاد عمق و ریتم در فضا استفاده کردهاند.
کاربرد مقرنس در بخشهای مختلف بناهای ایرانی
کاربرد مقرنسکاری در بناهای ایرانی گسترده و متنوع است. این عنصر تزیینی معمولاً در بخشهایی از بنا به کار میرود که گذار میان سطوح افقی و عمودی یا تأکید بر ورودی و نقاط شاخص فضا مورد نیاز است.
مقرنس را میتوان بر روی یک نیمکار، چشمه، سرستون، سر مناره، گیلویی، سقفها، کتیبه، تاق سردر، تاقچه، سقف تالار، زیر نعلبکیِ گلدستهی مناره، اجرا کرد. تاق مقرنس، معمولاً بخشی از سقف ثانوی یا کاذب است که فقط از درون ساختمان دیده میشود.
مهمترین کاربرد مقرنس در معماری ایرانی در این محلها دیده میشود:
- زیر گنبدها و نیمگنبدها برای ایجاد پیوند میان پایهی مربع و سقف مدور
- درون ایوانها، سردرها و درگاهها برای جلب توجه و تأکید بر شکوه ورودی
- در طاقچهها، سرستونها، منارهها و کتیبههای بالای دیوارها
- در محراب مساجد و سقف تالارها بهعنوان بخشی از تزئینات حجمی و نمادین
مقرنسها معمولاً فقط از داخل بنا دیده میشوند و گاهی بخشی از سقف کاذب را تشکیل میدهند که ضمن ایجاد جلوهای چشمنواز، نور و سایه را بهزیبایی در فضا پخش میکند.
مصالح مورد استفاده در مقرنس کداماند؟
در مقرنسکاری ایرانی از مصالح گوناگون استفاده میشود که انتخاب آنها به اقلیم، نوع بنا و دوره تاریخی بستگی دارد. متداولترین مصالح مقرنس عبارتاند از:
- گچ: رایجترین ماده در مقرنسهای داخلی؛ سبک، شکلپذیر و مناسب برای گچبریهای ظریف.
- آجر: در مقرنسهای آجری بهویژه در بناهای سلجوقی و ایلخانی استفاده میشود؛ گاهی با کاشی ترکیب میگردد.
- کاشی: برای روکش و تزیین سطوح مقرنس؛ بهویژه در دورهی صفوی که کاشیکاری هفترنگ و معرق رواج یافت.
- سنگ: در سردرها و بناهای بیرونی یا آرامگاههای سنگی؛ مقاوم و ماندگار در برابر رطوبت.
- چوب: در بناهای چوبی یا سقفهای سبکتر؛ بیشتر در مقرنسهای تزیینی کاخها یا شبستانها.
ترکیب این مصالح، گاه جلوهای چندرنگ و چندبافتی به فضا میبخشد و نشانگر نوآوری معماران ایرانی در تلفیق هنر و مهندسی است.
اجزای سازنده مقرنس
این عنصر معماری از اجزای مختلفی ساخته شده است. در زیر به معرفی هر کدام از اجزای مقرنس کاری خواهیم پرداخت:
- قطار بندی: به تزییناتی گفته میشود که به صورت نواری ساخته و در یک خط مستقیم کار شده باشند.
- موش پا: آلَتی که از قطار اول به دیوار متصل شده است و کمی بر روی دیوار امتداد مییابد.
- شاپرک یا پرک: جزئی سهپهلو که مابین قطارها قرار میگیرد و عامل اتصال اجزا میشود. شاپرک در طرحهای مقرنس، انعطافپذیر است و در ارتباط با اجزای دیگرِ آن، نقش کلیدی دارد. این آلت، متناسب با محلی که قرار میگیرد از «بسیار بسته» تا «بسیار باز» قابلانعطاف است.
- تخت: تنها جزئی است که در طرح این نوع کاربندی به شکل افقی قرار میگیرد. انواع تخت عبارتند از: تخت منتظم، تخت غیرمنتظم، تخت لوزی.
- تُرنج: ترنج بهطور معمول در زیر شمسه یا آخر هر کار و یا زیر آلتهای تخت و چهار لنگه، به کار میرود.
- شمسه: در وسط هر چشمه یا نیمکار، مانند «عرقچین» در پایان کار قرار میگیرد.
- تاس یا تاسه: جزئی است که بین دو شاپرک و یا بین دو ترنج و گاهی بین دو تی قرار میگیرد و فضاهای فرورفتهی مقرنس را به وجود میآورد.
- مدنی: هرگاه تاسی بهجای ارتفاعی معادل یک قطار، دارای دو یا سه ارتفاع شود و تاسی مرتفع را تشکیل دهد، به آن مدنی میگویند.
- تنوره: تنوره از اجزای مقرنس نیست، بلکه از اجتماع قطارهای این نوع کاربندی که به یکسو پیش میروند، بهوجود میآید.
- تی: هرگاه مابین دو تاس، شاپرکی قرار نگیرد و در واقع شاپرک، صفر درجه باشد، دو تاس به یکدیگر میچسبند؛ در نتیجه، ضخامتی معادل دو کاشیِ پشتبهپشت را بهوجود میآورند که به آن، تی میگویند.
انواع مقرنس از نظر فرم و ساختار
میتوان مقرنسها را از نظر فرم ظاهری و شیوهی ساخت به چهار دستهی اصلی تقسیم کرد:
مقرنس جلوآمده:

در این نوع، مصالح از خودِ بدنهی بنا هستند و مقرنس مستقیماً در دل آجر یا سنگ اجرا میشود. سادگی و استحکام از ویژگیهای اصلی آن است. نمونهی شاخص آن را میتوان در گنبد دکان داوود و مقبره سکاوند مشاهده کرد.
مقرنس رویهمقرارگرفته:

در این نوع، از مصالحی چون گچ، آجر یا کاشی روی هم استفاده میشود تا عمق و سایهروشن بیشتری ایجاد گردد. این نوع مقرنسها معمولاً در ایوانها و زیر گنبدها بهکار میروند و در دورههای سلجوقی و ایلخانی به اوج خود رسیدند.
مقرنس معلق:

شبیه قندیلهای آهکی درون غارهاست و از آویزان شدن واحدهای گچی یا کاشیکاریشده در سطح مقعر ایجاد میشود. ظاهری بسیار ظریف و تزئینی دارد، اما از نظر استحکام ضعیفتر است.
مقرنس لانهزنبوری:

از نظر فرم، به لانهی زنبور شباهت دارد و معمولاً از دهها حفرهی کوچک ششضلعی تشکیل میشود. این نوع، یکی از زیباترین سبکها در معماری صفوی است و در سردر مسجد شیخ لطفالله و مدرسه چهارباغ نمونههای چشمگیری از آن دیده میشود.
مقرنسکاری در معماری ایرانی تنوع چشمگیری دارد و بسته به فرم، محل اجرا و شیوهی ساخت، به چند دستهی اصلی تقسیم میشود. این تنوع نهتنها از دید زیباییشناسی، بلکه از نظر سازهای و اقلیمی نیز اهمیت دارد. مقرنسها از ترکیب هندسهی پیچیده، تقارن، نور و سایه پدید میآیند و در هر دوره تاریخی، با سلیقهی خاص همان عصر تکامل یافتهاند.
بر اساس شواهد تاریخی و نمونههای باقیمانده در مساجد، آرامگاهها و کاخهای ایرانی، مقرنسها بهصورت پلهپله و چندوجهی طراحی میشوند تا هم نقش تزئینی داشته باشند و هم به انتقال بار در بخشهایی از بنا مانند گنبدها یا ایوانها کمک کنند.
آموزش مقرنس کاری: روش ساخت و اجرای مقرنسکاری
برای ساخت و اجرای مقرنسکاری نیاز به ترکیبی از مهارتهای معماری، هندسه و هنر تزئینی دارید. این فرایند از طراحی اولیه با ترسیم دقیق الگوهای هندسی آغاز میشود و تا نصب نهایی قطعات ادامه مییابد. هر مرحله نیازمند دقت و تجربهی زیاد است، زیرا کوچکترین خطا در زاویهها یا نسبتها میتواند نظم سهبعدی مقرنس را بر هم بزند.
در گذشته، استادکاران ایرانی با بهرهگیری از قواعد ریاضی، پرگار و گونیا، اشکال هندسی مقرنس را طراحی میکردند و سپس آن را با گچ، آجر، کاشی یا چوب بهصورت پلهپله اجرا میکردند.
مراحل طراحی و اجرای مقرنس
روند ساخت و اجرای مقرنس شامل چند مرحلهی اصلی است:
- طراحی هندسی (پلان و برش):
در این مرحله، استادکار با ترسیم الگوهای سهبعدی، محل قرارگیری هر جزء یا «آلت» را مشخص میکند. نقشهی مقرنس شامل تاس، شاپرک، تخت، شمسه و دیگر اجزا است که هرکدام جایگاه خاصی دارند. - ساخت قطعات (آلتسازی):
بر اساس نقشهی طراحیشده، هر جزء بهصورت جداگانه با مصالحی مانند گچ یا آجر ساخته میشود. در برخی بناها مانند مدرسه چهارباغ اصفهان، از قالبهای گچی ظریف با روکش کاشی استفاده شده است. - نصب و اجرا:
قطعات مقرنس از پایین به بالا چیده میشوند تا تراز و استحکام کلی سازه حفظ شود. در این مرحله، استادکاران از ملات گچ یا بستهای فلزی برای اتصال استفاده میکنند. - پرداخت نهایی و تزیین:
پس از تکمیل ساختار، سطح مقرنس با رنگ، کاشی، نقاشی یا ورق طلا تزئین میشود تا جلوهی بصری آن افزایش یابد.
تفاوت مقرنس درجا و مقرنس قالبریزیشده چیست؟
در طول تاریخ، دو شیوهی اصلی برای اجرای مقرنس بهکار رفته است:
- مقرنس درجا:
این روش سنتیترین نوع اجرای مقرنس است که در آن، قطعات مستقیماً روی بنا شکل میگیرند. استادکار گچ یا ملات را به دیوار یا سقف میزند و سپس اجزا را در همان محل میتراشد و تنظیم میکند.
این روش بیشتر در دورههای سلجوقی و ایلخانی رواج داشت و در بناهایی چون مسجد جامع اصفهان نمونههای درخشان آن دیده میشود. - مقرنس قالبریزیشده:
در این شیوه، اجزای مقرنس ابتدا در قالبهای جداگانه ساخته و سپس با بست یا ملات به بدنه متصل میشوند. این نوع، دقت هندسی و سرعت اجرای بالاتری دارد.
روش قالبی از دوره صفویه به بعد رواج پیدا کرد و امکان تزیین با کاشی معرق و رنگهای متنوع را فراهم نمود.
چگونه سطح مقرنس رنگآمیزی و تزیین میشود؟
تزئین سطح مقرنس از مهمترین مراحل اجرای آن است و نقش اساسی در زیبایی نهایی بنا دارد.
- در دورههای اولیه، سطح مقرنسها ساده و بدون رنگ بود و فقط با آجر یا گچ سفید اجرا میشد.
- در دوره تیموری و صفوی، استفاده از کاشیکاری معرق، نقاشی گیاهی، اسلیمی و خطوط قرآنی بر روی مقرنسها رواج یافت.
- رنگهای لاجوردی، فیروزهای، زرد و سفید بیشترین کاربرد را داشتند و در ترکیب با نور طبیعی، جلوهای درخشان به ایوانها و گنبدها میبخشیدند.
در برخی بناهای شاخص مانند مسجد شیخ لطفالله یا کاخ عالیقاپو اصفهان، سطح مقرنسها با ورق طلا و رنگهای گیاهی تزئین شده که هنوز هم درخشندگی و جذابیت خود را حفظ کردهاند.
چرا مقرنسکاری یکی از پیچیدهترین تزیینات معماری ایرانی است؟
دلیل این پیچیدگی، در هندسهی چندوجهی، هماهنگی دقیق اجزا و تنوع در مصالح و ترکیببندی نهفته است. هر مقرنس از دهها یا صدها واحد کوچک (تاس، شاپرک، ترنج، تخت، شمسه و غیره) تشکیل میشود که باید با دقت ریاضی در کنار هم چیده شوند تا سازه پایدار بماند و در عین حال جلوهی بصری متعادلی ایجاد کند.
در واقع، مقرنسکاری تلفیقی از معماری، ریاضیات و هنر تزئینی است. هندسهی منظم و تکرارشوندهی آن نوعی ریتم فضایی پدید میآورد که نور را به شیوهای شگفتانگیز بازتاب میدهد و عمق بصری فضا را افزایش میدهد.
از اینرو، اجرای آن نیازمند دانش دقیق در زاویهسازی، تقارن، و محاسبهی حجمها است. کوچکترین خطا در طراحی یا قالبگیری میتواند نظم کل سازه را بر هم بزند.
همین ظرافت و هماهنگی میان کارکرد سازهای و جلوهی هنری سبب شده مقرنس نهفقط یک عنصر تزئینی، بلکه نمادی از تعالی هنر معماری ایرانی باشد؛ جایی که زیبایی و استحکام در یک نقطه به توازن میرسند.
مقرنس چه تفاوتی با کاربندی و رسمیبندی دارد؟
اگرچه مقرنس، کاربندی و رسمیبندی هر سه از عناصر تزئینی در معماری سنتی ایران هستند، اما از نظر ساختار، هدف و نحوهی اجرا تفاوتهای اساسی دارند.
- مقرنسکاری بیش از هر چیز جنبهی تزئینی و نمادین دارد. ساختاری پلهپله و چندوجهی است که در زیر گنبدها، ایوانها و ورودیها اجرا میشود تا فضایی میان زمین و آسمان را القا کند.
- کاربندی در اصل ساختاری سازهای و انتقالی است که برای اتصال پلان مربع به گنبد دایرهای یا ایجاد پوششهای منحنی استفاده میشود. کاربندی ممکن است در لایههای زیرین مقرنس وجود داشته باشد.
- رسمیبندی بیشتر به تقسیم هندسی و ترسیمی سطوح سقفها و گنبدها مربوط است و معمولاً شامل رسم خطوط متقاطع و اشکال هندسی (مانند شمسه، ستاره یا چندضلعی) بر روی سطح صاف یا منحنی است.
به بیان دیگر، کاربندی، پایهی سازهای است، رسمیبندی، نقشهی هندسی و مقرنس، تجسم تزئینی سهبعدی همین ساختارها. ترکیب این سه عنصر، موجب شکلگیری بسیاری از شاهکارهای معماری ایرانی مانند مسجد شیخ لطفالله، گنبد سلطانیه و مسجد جامع اصفهان شده است.
تاریخ مقرنس کاری در ایران و جهان اسلام

به دلیل تخریب آثار عمدهی معماری قبل از اسلام (بهخصوص بناهای دوره ساسانی)، نمیتوان بهدرستی تاریخ آن را تعیین کرد. بااینحال، بر اساس شواهدی، کاربندی و مقرنس در دورههای پیش از اسلام وجود داشته است.
وجود اولین مقرنسها را میتوان در نمونههای اولیه و شکل تکاملنیافتهی آن، در بناها و معماری صخرهای و سنگی (مخصوصاً در دورهی هخامنشیان) مشاهده کرد. بااینحال، از معماری قرون اولیهی اسلامی، آثار و بناهای معدودی باقیمانده است.
اولین نمونهی کاربندیِ شناساییشده در مسجد جمعه شیراز، به دوره صفاریان در قرن نهم میلادی تعلق دارد. بااینوجود، روند پیدایش، شکلگیری و همچنین تکامل این نوع کاربندی، از دوره سلجوقی آغاز میشود.
ورودیِ آجریِ برج گنبدکاووس، بنای مقبرهی امیر اسماعیل سامانی، محراب مسجد جامع نائین، اردستان و مسجد جامع اصفهان، نمونههای اولیهی کاربندی و پیدایش مقرنس محسوب میشوند.
سپس، مقرنس کاری ادامه یافت و در قرن 13 تا 16 میلادی (معادل قرن ۹ تا ۱۲ هجری قمری)، پیچیدهترین مقرنس کاریها در معماری ایران شکل گرفت.
مقرنس در دوره پیش از ظهور اسلام
زمان و مکان دقیق شکلگیریِ این هنر تزئینی، مشخص نیست. بااینوجود، بر اساس مستندات تاریخ معماری ایران، احتمالاً هنرمندان نخستین در ساخت این عنصر معماری، از قندیلهای یخی و آهکیِ درون غارها الهام گرفتهاند.
دوره مادها
شاید بتوان نخستین نمونهی مقرنس را در معماری صخرهایِ دوران ماد، مشاهده کرد؛ گور دخمهی صخرهای در کرمانشاه و سه کیلومتری سرپل ذهاب، به نام «دخمهی داوود» یا «دکان داوود» که از نوع مقرنسهای جلوآمده است.
نمونهی دوم، «مقبره سکاوند» در «هرسین» است که سه جلوآمدگی در بالا و طرفین (سهنبش) به چشم میخورد؛ این نوع مقرنس کاری از نوعِ جلوآمده است.
نمونهی سوم، مقبرهی «دا و دختر» در فارس، مشابه سکاوند است و در زیر قرنیز، برجستگی ظریفی دیده میشود.
دوره هخامنشیان
در معماری و نقشبرجستههای سنگیِ بهجا مانده از دوران هخامنشیان شواهد ارزندهای در ارتباط با بهکارگیریِ این عنصر معماری وجود دارند. این آلتِ تزئینی در این دوره تحول و تنوع فوقالعاده یافت و اَشکال زیبایی را بهوجود آورد. بیشترین نوع مقرنس را میتوان در مجموعهی نقشبرجستهها و بناهای پاسارگاد و تخت جمشید مشاهده کرد که عبارتند از:
- آتشگاه پاسارگاد
- کعبه زرتشت در نقش رستم
- مقبره داریوش
- مقبره کوروش
- تالار صد ستون
دوره اشکانیان
در دوره هخامنشی هنر مزبور تحول و دگرگونی چشمگیری یافت و ادامهی آن با طرحهای ارزندهتری در دوران اشکانی نمایان شد؛ تا جایی که میتوان شاهد نقشآفرینی بیشتر این آلت تزئینی در آثار مقرنس کاری شده در معماری ایرانی بود. از بناهای معروف این دوره میتوان به «کاخ آشور» اشاره کرد که از مقرنسهای بریدهبریده است.
در دوران ساسانیان و دوره پس از اسلام
در دوره ساسانی، بهموازات سایر هنرها، هنر مقرنس با کاربرد تزئینی در معماری و نقوش برجسته کاربرد فراوانی یافت. مشخصاتی نظیر شیارها، گودیهای متناوب، فرورفتگیهایِ خیاریشکل و قرنیزهای سادهی رویهم قرارگرفته، در معماری دورهی مزبور به چشم میخورد.
در کاخ فیروزآباد از مقرنسهای تزیینی بسیاری استفاده شده است. دوران ساسانی را میتوان دوره رواج پیچیدگی این آلت تزئینی در قبل از اسلام دانست.

بااینوجود، در دورهی پس از اسلام، چه از لحاظ تعداد و کاربرد و چه از نظر انواع مواد ساخت، این هنر از اهمیت ویژهای برخوردار بود. شاید به همین سبب پس از آغاز دوره اسلامی، مقرنس کاری را یک شیوهی خاص اسلامی دانستهاند.
دوران سلجوقیان
دوره سلجوقی نسبت به دوره پیشین، مرحلهی تحول سریع بود. در اکثر بناها، مقرنسهای بسیار زیبایی دیده میشوند. با توجه به معماری دوران سلجوقی، در قالب مقرنس از تزئینات گچی، سنگی و چوبی در قسمت داخلی گنبد و نمای خارجی استفاده شده است.
در این دوران، شکل معماری و بنا در درجهی دومِ اهمیت قرار داشت و تأکید معماران و مقرنسکاران بیشتر معطوف به تزیین بنا بود. بهطوریکه حتی حکمرانان و پادشاهان سلجوقی در ساخت بناها نخست به پوشش تزئینی ساختمان توجه میکردند.
هنر مقرنسسازی در دوره سلجوقی متحول شد و به تقلید از عناصر تزیینی ساسانی روی آورد. از جمله این تقلیدها استفاده از تالارهای بزرگِ مربع شکل بود؛ زیرا سقف این نوع تالارها به کمک گوشهها ساخته میشد و زمینهی مناسب بیشتری برای توسعهی این هنر فراهم شد. از جمله معماریهای دارای مقرنس در دوره سلجوقی میتوان به آثار زیر اشاره کرد.
- مسجد جامع اصفهان
- مساجد جامع اردستان
- مسجد جامع گلپایگان
- مدرسه حیدریه قزوین
دوره ایلخانیان
در دوره ایلخانی مقرنس کاری در بناها رونق بیشتری پیدا کرد و با ردیفهای مفصلتر و متنوعتر در محلهای بیشتری از بنا قرار گرفت. در این دوره هر چهار نوع مقرنس کاربرد داشت. انواع جلورفت و جلوآمده، رویهم قرارگرفته، معلق و لانهزنبوری در داخل و بیرون از بنا استفاده شده است.
از ویژگیهای این نوع کاربندی در دوره ایلخانی، مفصل شدن مقرنسها و تنوع در بهکارگیری انواع مختلف مقرنس بود؛ که در این زمینه میتوان به پوشش نهایی مقرنس اشاره کرد. در این دوره، بیشتر از ترکیب آجر با کاشی (مَعقلی) و گرهسازیِ در هم، برای پوششِ آن استفاده شد.
از نمونههای شاخص این سبک میتوان مسجد جامع اشترجان در جنوب غربی اصفهان را نام برد؛ هرچند در گنبد سلطانیه نیز ابعاد و عظمت منحصربهفردی دارد.
دوره تیموریان
یکی از ویژگیهای مهم مقرنس در دوره تیموری را میتوان استفاده از آن در سطوح وسیع و گسترده دانست. برای مثال میتوان به مقرنس کاریهای سردر حرم امام رضا اشاره کرد که با قریب به بیست ردیف عمودی، یکی از مفصلترین و پرکارترین مقرنسهای این دوره است.
در این دوره، تأثیر آشکار این آلت تزئینی را در داخل ایوانها و مهرابها را میتوان دید. مسجد جامع گوهرشاد از جمله مساجد چهارایوانی است که از شاهکارهای تزیینی و معماری دوره تیموری محسوب میشود.
کاشیهای فراوان معرق (تراش) برای روکش کردن و تزیین سطح روی مقرنس مورد استفاده قرار میگرفت. رنگ این کاشیها «فیروزهای» و در مواردی مانند مسجد کبود تبریز «آبی سیر» همراه با قطعات کتیبه و نقوش اسلامیِ سفید است. نمونههای این دوره عبارتند از:
- مدرسه بیبی خانمها
- گور امیر تیمور
- مدرسه الغ بیک
- مسجد گوهرشاد
- مسجد کبود تبریز
دوره صفویان

در دوره صفوی نیز هر چهار نوع مقرنس کاربرد داشته است و در مواردی هم شاهد نوآوریهای منحصربهفردی در این زمینه هستیم. مهمترین ویژگی مقرنس کاری دوره صفوی را شاید بتوان در نحوهی ساخت، اجرا و قرار گرفتن آن در بنا دانست.
مقرنسهای دوران صفویه با دورههای گذشته تفاوتهای کلی داشتهاند. پیش از صفویان، هنرمندان با بالا آمدن جرزها و دیوارهای جانبیِ بنا و قوس تاقها، با پس و پیش کردن آجرها، مقرنسها را میساختند؛ تا جایی که در نوک، تعداد قرنیزها کم میشد و پوشش مقرنسدار زیر گنبد یا تاق ایوان کامل میگردید.
اما در زمان صفویه، مقرنسها را بر روی زمینه قالب میریختند. سپس، از پایین به بالا با بستهایی که از قبل زیر تاق تعبیه میشد، آنها را به زیر سقف متصل میکردند.
از ویژگیهای مهم مقرنس کاری در این دوران میتوان به مفصلتر شدن سطح کلی این نوع کاربندی اشاره کرد. این کار با توجه به گودی بیشترِ بعضی از نواحی و متمرکز شدن واحدهای مقرنس در اطراف آن نواحی صورت میگرفت؛ بهنحوی که گودیهای وارونه، خود را مانند سقفِ مدورِ مستقل نشان میدهند. به همین جهت، اصطلاح تاس و نیمتاس دربارهی آن بهوجود آمده است.
مقرنسهای سردرِ مسجد شاه عباس اصفهان از نظر فضاهای وسیع مقرنس کاری و نیز از نظر کاشیهای رنگارنگ با نقوش گوناگون بینظیر دارای اهمیت و اعتبار ویژهای است.
از دیگر ویژگیهای این دوره، توسعه و رواج مقرنسهای آویزان یا استالاکتیتی در منارههای بالکندار است. از نمونههای این مقرنسها میتوان به منارههای طرفین مدخل اصلی و ایوان جلوی تالار مربع مسجد شاه اصفهان و مدرسه چهارباغ اشاره کرد.

نمونههای زیبای مقرنس دوره صفوی عبارتند از:
- مسجد شیخ لطفالله
- مدرسه چهار باغ
- کاخ عالیقاپو
- کاخ چهلستون
- امامزاده اسماعیل اصفهان
- آرامگاه شیخ صفی الدین اردبیلی
دوره قاجاریان
در دوره قاجار مقرنسها با استفاده از گچ یا قطاربندی و با استفاده از ابزارهای موشپا و شاپرکِ تخت، شمسه، تاس، مدنی، تنوره و تی ساخته میشدند. از جمله مهمترین بناهای دوران قاجار که دارای مقرنس کاری زیبا عبارتند از:
- خانه صادقی و خانه ارشادی در اردبیل
- مسجد سپهسالار تهران
- تیمچهٔ امین الدوله کاشان

همانطور که پیشتر گفته شد، مقرنس یکی از جلوهها و عناصر تزیینی ایرانی-اسلامی است که بعدها در کل جهان اسلام گسترش پیدا کرد. معماران ایرانی از هر فن و ترکیبی برای استحکام و زیباسازی بنا استفاده کردهاند. در بسیاری از موارد، این تزیینات و زیباییهای آن، الهامگرفته از طبیعت و دنیای پیرامون این هنرمندان بوده است.
نمونههای شاخص مقرنسکاری در بناهای ایرانی
شهر / موقعیت | ویژگی برجسته مقرنس | بنای شاخص | دوره تاریخی |
اصفهان | مقرنسهای آجری و گچی در ایوان شرقی؛ از نخستین نمونههای کاربندی منظم | مسجد جامع اصفهان | دوران سلجوقی |
زنجان | مقرنسهای عظیم چندردیفه در زیرگنبد؛ ترکیب آجر و کاشی معقلی | گنبد سلطانیه | دوران ایلخانی |
مشهد | مقرنسهای فیروزهای با کاشی معرق؛ از پرجزئیاتترین مقرنسهای ایران | مسجد گوهرشاد | دوران تیموری |
تبریز | مقرنسهای آبی تیره با نقوش گیاهی و هندسی؛ ظرافت در قالبگیری | مسجد کبود تبریز | دوران تیموری |
اصفهان | مقرنسهای قالبریزیشده و رنگین در ورودی اصلی؛ اوج شکوه صفوی | مسجد شیخ لطفالله | دوران صفوی |
اصفهان | مقرنسهای فیروزهای و زرد با طراحی پیچیدهی گنبدی و ایوانی | مسجد شاه (امام خمینی فعلی) | دوران صفوی |
اصفهان | مقرنسهای رنگارنگ و چندلایه؛ ترکیب کاشی هفترنگ با نقوش اسلامی | مدرسه چهارباغ | دوران صفوی |
اصفهان | مقرنسهای گچی آویزان در تالار موسیقی؛ با کارکرد آکوستیک و تزئینی | کاخ عالیقاپو | دوران صفوی |
کاشان | مقرنسهای گچی و کاشیکاری ظریف در ورودی بازار؛ تلفیق هنر و کاربری | تیمچه امینالدوله | دوران قاجار |
تهران | مقرنسهای سفید گچی و سادهتر نسبت به گذشته؛ ادامهی سنت صفوی | مسجد سپهسالار | دوران قاجار |
واژهشناسی مقرنس
واژهی «مقرنس» در متون کهن فارسی و عربی بهصورتهای گوناگون ثبت شده و ریشهی دقیقی برای آن مشخص نیست، اما چند نظریه مطرح است:
- برخی پژوهشگران آن را برگرفته از واژهی یونانی «کُرونیس (koronis)» به معنی «خمیده و منحنی» میدانند، که با واژهی اروپایی cornice (بهمعنای قرنیز یا تاج دیوار) همریشه است.
- در متون فارسی قدیم، «قَرنیس» و «قَرنیز» به سایهبان یا برآمدگی بالای دیوار گفته میشد، که از نظر کاربرد، با مقرنس شباهت دارد.
- در زبان عربی نیز «قُرناس» بهمعنای برآمدگی یا پیشآمدگی کوه آمده است.
شناخت مقرنس، درک ژرفتری از زیبایی معماری ایرانی
هر مقرنس، بخشی از روح معماری سنتی ایران است؛ تبلور پیوند میان هندسه، نور و ایمان که در گذر قرنها از دل گچ، آجر و کاشی سر برآورده است. این تزیینات نهتنها جلوهای بصری دارند، بلکه زبان خاموش هنرمندانیاند که با دستان خود، آسمان را به زمین پیوند زدند.
دستی بر ایران شما را دعوت میکند در بازدید از مساجد، آرامگاهها و کاخهای تاریخی ایران، لحظهای در برابر این شاهکارها بایستید، به نظم شگفتانگیز آنها بنگرید و عظمت فکری و ذوق هنری نیاکانمان را احساس کنید.
پرسشهای متداول دربارهی مقرنسکاری در معماری ایرانی
در این بخش به پرسشهای رایج دربارهی مقرنسکاری پاسخ دادهایم. اگر پرسش دیگری دارید، آن را در بخش دیدگاههای همین پست مطرح کنید تا در اولین فرصت پاسخ دهیم.
هدف از اجرای مقرنس در معماری ایرانی چیست؟
🎯زیباسازی فضا، بازی سنجیدهی نور و سایه، و ایجاد پیوند بین سطوح صاف و منحنی (مانند انتقال از بدنه به گنبد) از اهداف اصلی مقرنس است.
مقرنس از چه موادی ساخته میشود؟
🧱در دورههای مختلف از گچ، آجر، سنگ، چوب و کاشی برای اجرای مقرنس بهره گرفته شده است؛ انتخاب مصالح به اقلیم، دورهی تاریخی و موقعیت بنا بستگی دارد.
قدیمیترین نمونههای مقرنسکاری در ایران کداماند؟
⏳نمونههای اولیه در مسجد جامع شیراز (قرن سوم هجری) و گنبد قابوس دیده میشوند و این هنر در دورههای سلجوقی و صفوی به اوج رسید.
چگونه مقرنسکاری اجرا میشود؟
⚙️ابتدا طرح هندسی بر سطح رسم میشود؛ سپس قطعات یا «آلات مقرنس» با گچ/آجر ساخته و لایهبهلایه نصب میشوند. در پایان، پرداخت و تزیین (رنگ، کاشی، طلا) انجام میگیرد.
چرا مقرنس یکی از پیچیدهترین هنرهای معماری ایرانی است؟
🧠زیرا طراحی آن نیازمند دانش دقیق هندسه، درک رفتار نور و سایه، و هماهنگی میلیمتری در زاویه، عمق و ریتم قطعات است تا هم سازهای ایمن و هم جلوهای چشمگیر بسازد.
در کدام دورههای تاریخی مقرنسکاری بیشترین شکوفایی را داشت؟
🏛️در دوران سلجوقی، ایلخانی، تیموری و صفوی؛ جایی که مقرنس در ایوانها، محرابها، گنبدها و ورودیهای باشکوه بهوفور بهکار رفت و به اوج هنری رسید.
آیا مقرنسکاری فقط در ایران رایج بود؟
🌍خیر؛ این هنر از ایران به بینالنهرین، آناتولی، آسیای مرکزی و شمال آفریقا نیز گسترش یافت؛ با این حال ریشه و ظرافت شاخص آن در ایران شکل گرفت و تکامل یافت.
خیلی خوب بود.
ببخشید مقرنس ورودی شیخ لطف الله اصفهان چه نوعیه؟
با سلام
این گونه از نوع مقرنس لانه زنبوری است