تاریخ طاهریان در ایران پس از اسلام (از 821 تا 893 میلادی)
طاهر، یکی از سرداران ایرانی، فردی قابل اعتماد برای مامون بود. او یک کارزار نظامی علیه بغداد به پا کرد. طاهر بعد از نبردی فاتحانه که شهر را تصرف کرد، امین خلیفه را بدون منتظر ماندن برای دستور مامون کشت. این پایان حکومت امین و آغاز خلافت مامون در بغداد بود. البته، مامون اعتماد بسیار زیادی به او داشت.
بعد از آن که امین از تخت پادشاهی کنار رفت، مامون، طاهر را فرماندار خراسان کرد. این حاکمیت، یک حکومت مستقل ایرانی نبود، اما بعدها می توانست به جانشینان طاهر به ارث برسد.
احساسات ضد عباسی و ضد عرب به ویژه در خراسان افزایش یافته بود. طاهر مورد علاقه درباریان بغداد نبود زیرا خلیفه قبلی، امین، را کشته بود. آن ها از روی طعنه او را “فرزند آتشکده” صدا می کردند زیرا ملّیت او ایرانی بود. او در خانواده ای ایرانی در هرات به دنیا آمده بود. عربی را آموخته بود، به ادبیات و موسیقی و سرودن اشعار عاشقانه علاقه داشت. اگر چه عباسیان طاهر را دوست نداشتند اما نمی توانستند کسی را بهتر از او برای حاکمیت خراسان بیابند.
طاهریان توانستند تسلط نسبی خود را بر تمام خراسان، سیستان، ماوراءالنهر و بخش عظیمی از جنوب دریای کاسپین و همچنین مناطق باستانی دوران مادها بدون هیچ گونه مخالفتی از سوی بغداد به دست آورند. این نظام حکومتی بعدها به الگویی برای دیگر حاکمیت های شبه مستقل از جمله سامانیان و غزنویان تبدیل شد. این گرایش در نهایت راه را برای حذف قدرت خلفا بر سرزمین های ایران باز کرد.
نظام اداره کشور در طول تاریخ طاهریان
طاهر علاقه خاصی به رفاه کشاورزان داشت. قوانین مناسبی برای توزیع منابع آب از طریق کاریز وضع شده بود. تمامی این اقداماتی که توسط طاهریان انجام شد، منتج به رضایت عمومی جامعه و از بین رفتن بسیاری از تبعیض ها شد.
او همچنین کارزاری آموزشی را به راه انداخت تا به همه در سرزمین خود خواندن و نوشتن را یاد بدهد. حتی کودکان نیز می توانستند از این موقعیت استفاده کنند. البته، باید یادآور شد که طاهر قبلاً با ایفا کردن نقشی مهم در سرکوب جنبش مازیار در طبرستان و افشای نقشه های افشین علیه نظام خلافتی بغداد، وفاداری خود را به خلفای عباسی نشان داده بود.
بغداد دیگر به طور مستقیم در امور خراسان دخالت نمی کرد. این امر به پیشرفت اداری طاهریان کمک کرد. در نتیجه، طاهریان نظام حکومتی خود را بر اساس همان روش های رایج در ایران پیش از اسلام بنا نهادند. طاهریان همچنین مالیات های جمع شده در خراسان را به بغداد می فرستادند. خطبه نماز جمعه با نام خلیفه بغداد خوانده می شد. در مواردی که اقتضا می کرد، آن ها گزارش هایی را نیز به بغداد می فرستادند. مقدار نسبتاً قابل توجهی از دارایی ها نیز در دربار طاهریان جمع آوری می شد.
زوال تاریخ طاهریان
طاهر توجه دقیقی به نظم ارتش خود داشت و تلاش کرد تا عدالت را در قلمروهای خود برقرار کند. در نتیجه مردم به او علاقمند شدند. این امر موجب نگرانی دوستان خلیفه شد. آنها بقدری نزد مامون از طاهر بدگویی کردند که در نهایت او را مجبور کردند تا نامه توبیخی برای طاهر بنویسد. او در همان شب نیز به طور غیر منتظره ای درگذشت. برخی طاهر را به خودکشی محکوم می کنند و برخی مامون را سرزنش می کنند که دستور کشتن حاکم خود را داد، زیرا مامون به نقشه کشیدن برای چنین اقدامات خشنی شهره بود.
عبدالله، پسر طاهر، در بخش های مختلف سرزمین های اسلامی که به تازگی فتح شده بودند، به عنوان خلیفه منصوب شده بود. پسر دیگر او، طلحه، مدت طولانی با طاهر در خراسان کار می کرد و او نیز وفاداری خود را به خلیفه نشان داده بود. با این حال، برادران و پسران او با کمک یکدیگر کمک کردند تا نظام اداره کشور را در خراسان و دیگر بخش های سرزمین های از هم پاشیده پارس را پا برجا نگه دارند. آن ها حتی به بغداد کمک کردند تا از دست جنبش های دیگر ایرانیان ملی گرا مانند بابک رها شوند. در نتیجه، تاریخ طاهریان در خاندان طاهر ادامه داشت. آن ها جانشین عباسیان در خراسان بودند.
خیزش یعقوب لیث صفاری و فروپاشی حکومت طاهریان
محمد ابن طاهر، آخرین حاکم طاهریان، به مدت 11 سال بدون کارایی لازم حکومت کرد و خراسان را به سوی وضعیتی پر هرج و مرج برد. یعقوب لیث، جنگجوی صفاری، قیام خود را در سیستان اداره کرد تا به پیروزی برسد. سپس به سمت خراسان رفت و قدرت را در آن جا به دست گرفت. این چیزی نبود که خلیفه بغداد می خواست. در نتیجه، این موضوع خلیفه را بسیار نگران کرده بود زیرا یعقوب قدرت خود را مدیون بغداد نبود.
تاریخ طاهریان با افزایش قدرت یعقوب به پایان رسید. او کلیه حاکمان استان هایی را شکست داد که از طرف خلیفه عباسی حکومت می کردند. یعقوب موفق به تصرف کرمان، فارس و دیگر مناطق شد. او با ارتش پر قدرت خود به نزدیکی بغداد رسید، اما بیماری او را امان نداد و سرانجام تسلیم مرگ شد. برادر او حکومت را در قلمروهای یعقوب ادامه داد و از خلیفه بغداد اطاعت می کرد اما مامون به او اعتماد نداشت.
اسماعیل سامانی، حاکم عباسی در ماوراءالنهر، برای دستگیری برادر یعقوب و زندانی کردن او مورد حمایت قرار گرفت. در پی آن، اسماعیل می توانست از طرف خلیفه در بخارا بر تمام استان ها حکومت کند.
تاریخ طاهریان در این جا به پایان رسید و حاکمی دیگر از سوی خلیفه بغداد برای حکومت در استان های فتح شده پیش از اسلام منصوب شد.
برای آشنایی بیشتر با سرگذشت کشورمان، توصیه می کنیم خلاصه تاریخ ایران را بخوانید!