تاریخ ایران

تاریخ تیموریان، مهاجمان به ایران در سده 14 میلادی (از 1383 تا 1501 میلادی)

نقشه تاریخ تیموریان
امپراتوری تیموریان و سرزمین های ایران که به اشغال ارتش تیمور در آمده بود

تاریخ تیموریان، پر از خونریزی و تجاوز بر علیه همسایگانشان است. ایران هم به طرز وحشتناکی تحت تاثیر تهاجم آن ها قرار گرفته بود. تیمور، سلسله تیموریان را در اواخر قرن 14 میلادی تاسیس کرد. وی تُرکی از عشایر ماوراءالنهر و پسر یک جنگجو بود. او اسلام را به عنوان دین خود پذیرفته بود و به تصوف و صوفیان نیز علاقه نشان می داد. بخاطر اتفاقی که برای تیمور افتاده بود، او را به عنوان تیمور لنگ هم می شناسند و می نامند.

تیمور و همراهانش، از دزدیدن گوسفند قبایل دیگر، گذران زندگی می کردند. در یکی از اینگونه حملات برای دزدیدن گوسفند، تیمور از ناحیه شانه و پا زخمی شد. از آن به بعد، او نمی توانست زانوی راست خود را خم کند یا بازوی راست خود را بالا ببرد و بنابراین به عنوان «لنگ» شناخته می شد.

تیمور حرفه خود را به عنوان یک راهزن-جنگجو با تعداد کمی همراه، آغاز کرد. زمانی که جوان بود، شهری در اطراف سمرقند را با سازماندهی گروه مبارزان چریکی، نجات داد. سپس وی، حق حکمرانی بر شهر را برای خود قائل شد. به این ترتیب، تیمور به عرصه زندگی سیاسی اش گام نهاد. وی حاکم بلخ شد و به ماوراءالنهر رفت. بعدها، سمرقند را پایتخت خود اعلام کرد و به منظور پیوند دادن اجداد خود به چنگیزخان و میراث وی، شجره نامه ای برای خود جعل کرد.

کم کم، این ستیزگر جوان، به یک مبارز و فاتح نظامی بزرگ تبدیل شد که بر علیه میلیون ها انسان بیگناه جنگ به راه می انداخت. تیمور با رهبری ارتش هولناک خود، یک حمله نظامی در ایران انجام داد که پیامدهای آن تا زمان به قدرت رسیدن صفویان ادامه داشت. در طول سلطنت تیمور و جانشینانش، هر گوشه ایران، هدف حمله نظامی و اشغال توسط ترکمن های آسیای صغیر و ترک های آسیای میانه بود.

تاریخ تیموریان و لشگرکشی های تیمور

پس از اینکه تیمور حکمرانی بر سمرقند را آغاز کرد، ده سال را صرف فتح خوارزم کرد. به ماورالنهر حمله کرد و مرکز آن را تصاحب کرد. در سن 40 سالگی، تصمیم گرفت که خراسان را فتح کند. طی چهار سال تهاجم مداوم به خراسان و سیستان، ارتش وی، در آن مناطق حمام خون به پا کردند. در هرات، ارتش وی سر ساکنان آنجا را قطع کردند و مناره هایی از آنها ساختند. از آنجا که خبر این کله مناره ها در مناطق دیگر نیز پخش شده بود، او توانست فتوحات خود را به سادگی ادامه دهد.

سپس به اصفهان رسید و 70000 نفر از مردم بیگناه را در یک روز قتل عام کرد. برخی معتقدند که تعداد واقعی قربانیان 200000 نفر بوده است. سپس، در نزدیکی دیوارهای شهر، 50 کله مناره ساخت. هرچه مردم بیشتر در برابر مهاجمان ایستادگی می کردند، سرهای بیشتری برای ساخت مناره های بیشتر قطع می شدند.

ساکنان شیراز که اخبار اصفهان را شنیده بودند، تصمیم گرفتند که مقاومت نکنند. بنابراین، از یک قتل عام بزرگ گریختند. در این میان، حتی حاکم شیراز نیز پیش از رسیدن ارتش تیمور به شهر، گریخته بود. زمانی که متجاوزین و غاصبان شهرشان را به تصرف در آوردند، دارایی های مردم فراری را غارت کردند.

سپس، تیمور از قیام های خوارزم مطلع گردید. بنابراین، او این قیام و شهر را چنان وحشیانه در هم شکست که شهر کاملا ویران و به یک بیابان تبدیل شد.

زمانی که تیمور 58 ساله بود، دومین حمله خود به ایران را رهبری کرد که 5 سال به طول انجامید. بغداد هم بدون هیچ مقاومتی در برابر ارتش تیمور تسلیم شد. سپس، تیمور به کردهای عراق حمله کرد و باز هم کله مناره هایی برپا کرد. همانطور که به راحتی می توان مشاهده کرد، تاریخ تیموریان، هیچ میراث خوشایندی برای مردم آن مناطق بر جای نگذاشت.

گرجستان و ارمنستان، اهداف بعدی وی بودند. او از مناطق قفقاز عبور کرد و مسکو هدف حمله بعدی وی بود. در پایان، ارتش وی با مسکو نیز همچون شهرهای دیگر رفتار کرد. در پایان آخرین لشگرکشی نظامی اش به ماورالنهر، او مناطق فتح شده را به پسرانش واگذار کرد.

در سن 64 سالگی، با نهمین همسر خود ازدواج کرد. عشق تیمور به همسرش، مانع از برنامه ریزی برای حمله به هند نشد. علت این حمله، دیدگاه وی در مورد پادشاه مسلمان هند بود که گسترش و اشاعه اسلام را جدی نگرفته بود.

بنابراین، برای آغاز جنگ مقدس خود (جهاد) عازم هند شد. البته تاریخ تیموریان آکنده از این ادعاها بود، لیکن شوق غارت ثروت هند کمتر از اشتیاق کسب موفقیت معنوی نبود. در مسیرش در راه دهلی، 100000 نفر اسیر جنگی هندو گرفت که ترس اینکه مبادا شورش کنند باعث شد که تمام آن ها را به قتل برساند. شادی ای که از این قتل عام داشت بیشتر از شادی 80000 جانی بود که بعدا در هند گرفت.

تیمور دهلی را غارت کرد و هند را بین فرماندهان ارتش تقسیم نمود. پس از بازگشت به سمرقند، از آنجایی که مجبور بود برای سرکوب برخی قیام ها به ایران حمله کند، نتوانست زمان کافی صرف خوشگذرانی های مورد نظرش بکند.

در سن 67 سالگی به آذربایجان حمله کرد و پس از سرکوب قیام ها، بسیاری را اعدام کرد. او یکی از پسرانش را آنجا مستقر کرد که بر آن منطقه حکمرانی کند و خودش عازم گرجستان و آسیای صغیر شد. این لشگرکشی نظامی پنج سال زمان برد. در راه برگشت به خانه، علاوه بر کشتن تعداد زیادی از مردم، کلیساها و دیرهای بسیاری را نیز تخریب کرد. تیمور، در همان سفر 4000 اسیر جنگی ارمنی را زنده زنده دفن کرد. در این لشگرکشی، سرزمین های عثمانی نیز مورد تهاجم قرار گرفت.

تیمور، پیش از بازگشت به سمرقند، به منظور سرکوب مردمی که قیام کرده بودند، حمله وحشیانه ای را به سوریه رهبری کرد. او به منظور انتقام مرگ تعدادی از فرماندهانش، 40000 نفر را در بغداد گردن زد. سپس، یک بار دیگر به گرجستان حمله کرد. پس از کسب پیروزی در آنجا، حمله دیگری را به سرزمین های عثمانی آغاز کرد. ارتش عثمانی، ضربه مهلکی از جانب ارتش تیمور دریافت کرد. پس از آن، تیمور ازمیر را که تحت کنترل صلیبیون بود، به تصرف خود در آورد.

تیمور در سن 70 سالگی، همچنان به فکر جنگ بود. سرزمین های وسیع فتح شده وی، بیش از هر چیز دیگری به سازماندهی و متحد شدن نیاز داشتند اما او به اندازه کافی برای این کار با کفایت نبود. بنابراین به جای این کار، ارتش خود را برای کشتن خائنانی در چین روانه جنگ کرد که به درخواست های مالیاتی وی پاسخ درستی نداده بود.

در راه، ارتش خسته او با سرمای زمستان مواجه شد. همچنین، او در چادر نظامی خود کشته شد و درگذشت. درست پس از مرگ وی، سرزمین هایش تجزیه شدند. تاریخ تیموریان اینجا به پایان نمی رسد بلکه پسرانش، آنچه را که او آغاز کرده بود، ادامه دادند.

جانشینان تیمور

تاریخ تیموریان، با مرگ تیمور به پایان نرسید. وارثان سرزمین های تیمور، مدت های مدیدی با یکدیگر می جنگیدند. بنابراین، مناطق فتح شده تیمور، به حکومت های متخاصم خودمختاری تبدیل شدند. حتی در کشوری مانند ایران، سه نفر بر سه قلمرو مختلف حکمرانی می کردند. یکی از آن ها، شاهرخ پسر تیمور بود که بر خراسان و بخش های شرقی ایران حکومت می کرد.

او به تدریج بر تمام ایران تسلط یافت. او هم مانند پدرش یک مبارز بود اما به دنبال صلح هم بود. او تا جایی که ممکن بود از جنگ اجتناب می کرد. به مدت 30 سال، او یک حکومت مقتدر و استوار را از چین تا روم و از ترکستان تا هند رهبری کرد.

الغ بیگ تنها پسر شاهرخ بود که پس از مرگ شاهرخ زنده ماند. البته او تنها به مدت سه سال پیش از مرگش توانست حکمرانی کند. الغ بیگ در دوره حکومت خود، هیچگونه اقتدار، کفایت یا استعداد قابل توجهی از خود نشان نداد.

دستاوردهای تیموریان

تیمور بر خلاف آنچه که خارج از امپراطوری خود انجام داد، درون قلمرو خود، سمرقند پایتخت خود و مناطق اطراف آن را با غنائم به دست آمده از لشگرکشی هایش، غنی کرد.

شاهرخ بازسازی برخی از مناطق ویران شده را آغاز کرد. او به شرکت در محافل نوازندگان، شاعران و خوانندگان علاقه نشان می داد. البته او در محافل متکلمان، قاریان قرآن و سفرهای زیارتی به زیارتگاه های مقدس، مشارکت داشت. در این بازه زمانی، تاریخ تیموریان در ایران وارد فاز جدیدی شد.

شاهرخ بر خلاف پدرش، اعتقاد مذهبی اش به اسلام، حقیقی بود. او دستور داد مساجد، رباط ها و مقبره ها را مرمت کنند. او روابط تجاری و دوستانه ای با کشورهای همسایه برقرار کرد. هرات که پایتخت وی بود، به مهد هنر و ادبیات تبدیل شد. در نتیجه تلاش های او، مسجد گوهرشاد در مشهد و مسجد جمعه گوهرشاد در هرات ساخته شدند.

شاهرخ کتابخانه عظیمی در هرات برپا کرد که در آن، 40 خوشنویس کتاب ها را کپی می کردند. شاهکار هنرمندان در هنر کتاب آرایی در شاهنامه بایسنقری، چشمگیر بود.

الغ بیگ، در طول 38 سال حکمرانی خود بر ماوراءالنهر تحت نفوذ پدرش، چندین فعالیت علمی را ارتقا داد. او ریاضیدانان زمان خود را بسیار حمایت کرد و اینگونه بود که آن ها توانستند رصد خانه عظیم و مجهز سمرقند را بسازند. در نهایت ریاضیدانان موفق شدند که جدول ستاره شناسی موسوم به جدول ستاره شناسی الغ بیگ را تدوین کنند.

تیموریان، پیروان متعصب تسنن بودند و هر جنبش شیعی را به شدت سرکوب می کردند. در دوره تیموریان، دو جنبش اصلی شیعه، توسط صوفیان به پا شد که اهداف ضد حکومتی داشتند. اگرچه هردو آن ها به طرز بدی شکست خوردند اما به جامعه ایران کمک کردند که از پوسته سخت انفعال و بی تحرکی به درآید.

تاریخ سقوط تیموریان

زمانی که پسر الغ بیگ، یک سال پس از مرگ پدرش درگذشت، قدرت تیموریان به طور قابل توجهی در سمرقند تنزل پیدا کرد. چندین جنگ و درگیری به منظور تجزیه سرزمین های فتح شده تیموریان، آغاز شد.

در بخش غربی امپراطوری تیموریان، دو قبیله ترکمن اصلی وجود داشت که با رفتاری خصمانه نسبت به هم زندگی می کردند. آنها آق قویونلو صاحبان گوسفندان سفید و قراقریونلو صاحب گوسفندان سیاه بودند. جنگ دائمی بین این دو قبیله بر سر آب و مراتع برای گوسفندانشان، قدرت آن ها را تضعیف کرد. در نتیجه صفویان موفق شدند که کنترل ایران را به دست بگیرند.

در بخش های شرقی امپراطوری تیموری، ازبک ها بودند که سعی داشتند اقتدار خود را ثابت کنند. آنها کنترل سمرقند را به دست گرفته بودند.

تاریخ تیموریان، فصل غم انگیز دیگری در گذشته ایران است. ایرانیان بیش از یک قرن تحت سرکوب تیموریان زندگی کردند. ایران بسیار رنج کشید و مردم ما در ترس، نگرانی و اضطراب به سر می بردند. حملات ویرانگر عظیم، در جای جای ایران ویرانه هایی بر جا گذاشت. این کشور برای به دست آوردن مجدد چیزهایی که از دست داده بود باید کارهای زیادی انجام می داد.

برای آشنایی بیشتر با سرگذشت کشورمان، توصیه می کنیم خلاصه تاریخ ایران را بخوانید!

رحمان محرابی

رحمان محرابی بنیانگذار و پژوهشگر اصلی وب سایت "دستی بر ایران" است. او با بیش از 20 سال سابقه در زمینه گردشگری و ایرانگردی، دانسته ها و تجربیاتش را در این وب سایت در اختیار علاقمندان می گذارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا