
در طول تاریخ، عرفان اسلامى به شکلهای گوناگونی جلوهگر شده است و هدف عارفان مسلمان تربیت جانها و رسیدن به حقیقت و عرفان، از طریق تعلیم مبانى شریعت و اصول طریقت بوده است. در این میان، تصوف یکی از راههای تحقق عملی عرفان اسلامی محسوب میشود که پیروان آن، افکار و سلوک خاصی داشتهاند؛ بهطوری که در آداب مذهبی ایشان، شیوهی معاشرت و نحوهی پوشش و حتی محل سکونتشان پدیدار بوده است. صوفیان در مکانهای خاصى تحت عنوان خانقاه ها میزیستند.
خانقاه ها را معمولاً مشایخ (بزرگان) عرفان یا افراد نیکوکار و خیّر میساختند تا سالکان (درویش، صوفی، عارف و پیروان) در آنجا به ریاضت و مراقبت و یادگیری مبانى تصوف از حدیث و تفسیر و کلمات مشایخ بپردازند.
معنای واژهی خانقاه
واژهی خانقاه به شکلهای مختلف به کار رفته است: خانگاه، خانهگاه، خوانگاه، خانجاه، خانقه، خانگه، خوردنگاه، خورنگه، خوردگاه، خوردگه، خورنقاه.
در لغتنامهی دهخدا آمده است خانقاه لفظی فارسی است و اصل آن «خونگاه» است؛ یعنی جایی که سلطان در آن طعام میخورد. دربارهی واژهی خانقاه نظر دیگری هم هست: «خانقاه» تلفظ فارسی «خانقات» است و آن جمع «خانق» است و «خانق» معرب «خانک.» خانک مصغر خان و خانه است که هم بهمعنای اتاق و سرای است و هم بهمعنای جایگاه مانویان.
ترکیب واژهی خانقاه: خان + گاه
واژهی خان معانی متعددی دارد:
- خان: کاروانسرا، خانه، معبد، پرستشگاه، حاکم و فرمانروا
- خوان: سفره، طبَقی بزرگ که از چوب ساخته شود
- خانه: بیت و حجره و به معنی سرا و مجتمعی از اقامتگاه
واژهی گاه نیز دارای معانی متعددی است:
- تخت و سریر پادشاهی
- زمان و هنگام
- جای و مکان
تعریف مکان خانقاه
خانقاه مکانی است دارای حجرههای متعدد که برای اقامت درویشان و صوفیان استفاده میشده است و در آنجا امکاناتی نیز برای خوراک آنها فراهم میکردند. خانقاه ها در خارج یا داخل شهرها ساخته میشدند.
شکلگیری طریقتهای گوناگون در عرفان یکی از دستاورد مهم تأسیس خانقاه است. قبل از پیدایی خانقاه ها، صوفیان در رباط مینشستند و ازاینرو، رباط را باید پدر یا نیای خانقاه دانست.
انگیزههای مهم تأسیس خانقاه ها

فراهمکردن محل اقامت و آرامش صوفیان مسافر، برگزاری برنامهها و مراسم عبادی، تبلیغ و گسترش اندیشههای تصوف و آموزش صوفیان ازجمله دلایل تأسیس خانقاه ها بوده است.
نخستین خانقاه ها
گروهى از صوفیان به پیروی از بیان خواجه عبدالله انصارى، نخستین خانقاه را در رمله فلسطین دانسته و بناى آن را به پایان قرن دوم قمری (قرن ۸ میلادی) نسبت دادهاند. برخی نیز آن را در ناحیهی عبّادان و شهر بصره دانسته و براى تأسیس آن، تاریخى در حدود سالهای ۷۶۷ میلادی بیان کردهاند.
موقعیت خانقاه ها
موقعیت مکانی خانقاه ها به این صورت بوده است که تعدادی از آنها را درون شهرها و بسیاری از آنها را در خارج از شهرها میساختند.
دلایل ساخت خانقاه ها در خارج از شهرها:
- استفاده از رباطهای دوران فتوحات اسلامی و دوران مرزداری بهعنوان محل تجمع صوفیان
- ساخت خانقاه ها در ورودی شهرها برای آشنایی آسان مسافران و جهانگردان با این مکان
- انجام اعمال تصوف در محیطی آرام و خلوت
- مخالفت عدهای با ساخت خانقاه در مرکز شهر
- امکان گسترش خانقاه هنگام افزایش تعداد مریدان خانقاه
اجزا یا بناهای داخلی خانقاه ها

درآیگاه: درآیگاه یا دستگاه ورودی در برخی خانقاه ها مفصل و در برخی ساده بود. در خانقاه های بزرگ، همچون خانقاه بوسعید در نیشابور، درآیگاه مشتمل بود بر جلوخانی با دوکان (سکو) و سپس سردر.
بام: در خانقاه، بام جایی نبود که بر بالای سقف پدید آمده باشد، بلکه در زمرهی اجزای زندهی خانقاه بود. در وقت مجالس وعظ که زنان را به خانقاه راه میدادند، جای زنان همیشه بر بام بود. بام بر صحن مشرف بود و زنان از فراز بام، شیخ را میدیدند که در صفه یا صحن بر تخت نشسته است و مجلس میگوید.
صحن: حیاط روباز خانقاه بود و جای بخش مهمی از زندگی خانقاهی. درآیگاه خانقاه معمولاً به صحن میانجامید.
صُفه: خانقاه یک صفه یا ایوان داشت. برخی از حجرهها و گاهی صومعهی آن در جوار صفه بود و درِ آنها به صفه باز میشد. معمولاً صفه به جماعتخانه هم راه داشت و امتداد فضای جماعتخانه بود. صفه فضایی بینابینی بین فضای بستهی جماعتخانه و فضای باز صحن بوده است. از همین رو، هنگام خوببودن هوا، صفه محل نشستن جمع صوفیان بود و گاهی در آنجا غذا میخوردند.
جماعتخانه: جماعتخانه مهمترین قسمت این بناها بود، جایی برای جمع صوفیان، چه برای اعمال فردی، مانند عبادت و استراحت و چه برای اعمال جمعی. صوفیان زاویههای خود را در جماعتخانه پهن میکردند و گاهی حتی زاویهی شیخ خانقاه در همانجا بود. جماعتخانه محل وعظ و مجلسگفتن شیخ و گاهی هم سماع بود.
صومعه: صومعهی خانقاه حجرهای بود معمولاً به گنجایش یک نفر که جای اختصاصی عبادت و خلوت شیخ خانقاه بود.
حَظیره: مکانی چهاردیواری است که به عبادت فردی اختصاص داشت.
مسجدخانه: نمازخانهای مستقل در برخی از خانقاه هاست.
حُجره: هر خانقاه دارای حجرههایی برای صوفیان مقیم و مسافر بود. تعداد حجرهها به وسعت و اعتبار خانقاه بستگی داشت.
بالان یا دالان، رواق: بالان به دالان یا دهلیزی در درآیگاه خانقاه گفته میشد؛ دهلیزی، کوتاه یا بلند، در بین درِ خانقاه و صحن.
مَرافِق: به بخشهایی از خانقاه از قبیل مطبخ و آبریزگاه و نیز به اثاث مطبخ و مانند آن، «مرافق» میگفتند.
زاویه و زاویهنشینی: به معنای اثاثِ صوفی، اتاقی در جایی، اتاقی از اتاقهای مجموعهی یک ساختمان. خلوت و زاویهنشینی و دوریگزیدن از دیگران، از یک ساعت گرفته تا چهل شبانهروز و بیشتر، از آداب تصوف است.
معماری خانقاه
خانقاه مجموعهای بود از مکانهای بسته و نیمهباز و باز.
- مکانهای بستهاش عبارت بودند از: جماعتخانه یا گنبدخانه و حجرهها و درآیگاه و صومعه و مرافق.
- مکانهای نیمهباز عبارت بودند از: صفه (ایوان) و رواق.
- مکانهای باز خانقاه عبارت بودند از: صحن و میانسرای خانقاه که از اجزای اصلی خانقاه محسوب میشدند.
به این ترتیب، مکانهای بسته و نیمهباز و باز با کارکرد خانقاه مطابقت داشت. کارکردهای این بناها ایجاب میکرد که برخی از آنها جایی عمومیتر داشته باشند و برخی جایی خصوصی و برخی جایی در بین این دو.
مکان عمومی جایی بود که دیگران، یعنی افرادی غیر از اهل خانقاه، در مجالس عمومی، مثل مجلس وعظ، به آن راه مییافتند. صحن مکان عمومی خانقاه بود.
مکان خصوصی جایی بود مخصوص اهل خانقاه که در آن سماع میکردند و به فکر و ذکر مشغول بودند یا استراحت میکردند؛ یعنی جماعتخانه و حجرهها و صومعه.
نام خانقاه در سایر نواحی ایران و کشورهای همسایه
نوع دیگر از ابنیه مخصوص صوفیان واحدهاى کوچکتر از خانقاه ها به نامهای دُویره، رباط، تکیه، صومعه، حظیره و درگاه است که در مناطق مختلف به این نامها شناخته میشوند. شرح برخی از آنها در ادامه آمده است.
لنگر: بهمعنای توقف و نگهداشتن کشتی، ضریح و تربت بزرگان است و در اصطلاح صوفیان، بهمعنای خانقاه و مرکز تغذیه بوده است. واژهی لنگر بهمعنای خانقاه در ناحیهی شرق ایران و سرزمین هند و پس از آن، در نواحی غربی و ترکیه معمول بوده است.
تکیه: واژهای عربی از ریشه وکأ بهمعنای پشت به چیزی گذاشتن است. در تصوف عبارت است از خانقاه و جایی که در آن، به درویشان طعام میدهند. کاربرد این واژه در محدودهی کشور عثمانی بوده است.
دویره: در زبان عربی بهمعنای سرا و خانه است. دویره عبارت است از یک اتاق یا مجموعهی یک خانهی مسکونی که در آنجا مسائل همگانی مطرح میشود. صوفیان در آنجا جمع میشوند و با یکدیگر گفتوشنود میکنند و اعمال خانقاهی نیز معمول است.
رباط: قلعهها و پادگانهای نظامی در حدود مرزهای کشورهای مسلمان رباط نامیده میشوند. همچنین، به مکانی گفته میشود که اهل تصوف و طریقت در آن زندگی و اقامت میکردند. سازمان رباط منشأ و مبدأ پیدایش خانقاه و امور مربوط به آن بوده است.
تاریخچه ساخت خانقاه ها
در قرن دوم هجری (قرن ۸ میلادی) تجمع صوفیان در خانهها صورت میگرفت و پس از آن، تعدادی خانقاه در نواحی مختلف خراسان بهویژه نیشابور پدید آمد.
دورهی ایلخانی
بیشتر خانقاه ها باقیمانده از عصر ایلخانی و پس از آن هستند. در این دوران، سلاطین ایلخانی صوفیان را گرامی میداشتند و برای آنها خانقاه میساختند. مهمترین نمونهها در شنب غازان خان و ربع رشیدی ذکر شدهاند که از بناهای ساختهشده در زمان ایلخانیان در تبریز هستند.
تیموریان

رواج و رونق خانقاهسازی و توجه به مسلک تصوف در دوران تیموریان بیشتر شد. در این دوران، شیوخ و بزرگان آیین طریقت از ارزش اجتماعی ویژهای برخوردار بودند. خاندان و بزرگان تیموری به تصوف و ساخت خانقاه ها و کمک مالی به آنها توجه میکردند.
صفویان

خاندان صفوی در ابتدا در مقام رهبری طریقهای از صوفیان بودند. اما بهتدریج بهعلت مسائل سیاسی و سلطنت و کاخنشینی، از صوفیگری و درویشی دور شدند و از مذهب تشیع جانبداری کردند.
افشاریه و زندیه
حکومت افشاریه در مسلک تصوف وارث فرهنگ صفویان بودند. آنها برای دلجویی از علمای مذهبی، بزرگان صوفیه را از مقر خویش بیرون کردند. علمای مذهبی نیز به تکفیر، تبعید و قتل صوفیان دست زدند و اجازهی تأسیس کانونهای خانقاهی را به آنها ندادند.
قاجار و دوران معاصر

آغاز عهد قاجار، همراه با تعقیب، فشار و محدودیت صوفیان بود؛ اما در قرن ۱۹ میلادی، جنبش تازهای در مسلک تصوف پدید آمد و برخی رجال سیاسی و شاهزادگان به آیین تصوف توجه کردند.
عناصر سازمان خانقاه
خانقاه و سازمان آن وابسته به عناصر و مراسمی است که خانقاه بدون آنها موجودیت ندارد.
کسان
مهمترین کسان در خانقاه، شیخ و انواع مریدان و خادماناند. اینها عبارتاند از:
- شیخ خانقاه: همواره شیخ (پیر، مراد) را از ارکان طریقت شمردهاند و گفتهاند که پیر در میان مریدان همچون پیامبر در میان امت است.
- صوفی حاضر: کارکرد اصلی خانقاه این بود که محیطی برای تربیت صوفیان باشد. صوفیان در آنجا بر دو دسته بودند: صوفیان حاضر، یعنی آنان که پیوسته در خانقاه مقیم بودند و صوفیان مسافر. تعداد مقیمان آن به اعتبار شیخ خانقاه و موقعیت خانقاه در شهر و آبادی بستگی داشت.
- صوفی مسافر: سفر از لازمههای درویشی بود، چه برای دلکندن از یار و دیار و عادات و عرف و چه برای زیارت اولیای زنده و درگذشته.
- خادم: شیخ خانقاه کارگزارانی امین داشت که به امور آن مکان میپرداختند و به صوفیان حاضر و مسافر خدمت میکردند. چون خدمت به خلق، بهویژه اهل طریقت، از تکالیف هر صوفی بوده است.

رسوم
رسوم خانقاه، بهویژه از قرن ۱۱ میلادی (۵ قمری) بهبعد، بسیار بوده است. در اینجا تنها به آن دسته از رسوم میپردازیم که در درک ترکیب سازمان خانقاه به کار میآید.
مجلسگویی: مجلس وعظ از رسوم مشابه میان خانقاه و مسجد بود و مشایخ صوفیه گاهی در مسجد و گاهی در خانقاه مجلس میگفتند.
سماع: سماع در نزد صوفیان، رقص با آوازی موزون بود که گاهی با بیخودی و جامهدریدن همراه میشد.
زاویهنشینی: خلوت و زاویهنشینی و دوریگزیدن از دیگران، از یک ساعت گرفته تا چهل شبانهروز و بیشتر، از آداب تصوف است.
سفره: سفرهگستردن و غذاخوردن در خانقاه هم آدابی داشت. صوفیان همگی همراه با شیخ، بر گرد یک سفره مینشستند و هر چند نفر، از یک کاسه غذا میخوردند؛ تنها در خانقاه ابوسعید بود که سهم و کاسهی هرکسی جدا بود.

شهرهای معروف ایران که خانقاه ها و مکانهایی برای صوفیگری داشتند:
- منطقهی خراسان و شمال ایران
- فارس
- یزد
- کرمان
- آذربایجان
- اردبیل
- اصفهان
خانقاههای ساختهشده در ایران و ویژگیهای آنها
خانقاه شیخ علا الدوله سمنانی
از خانقاه شیخ علا الدوله سمنانی فقط بخشهایی باقی مانده است. این بنا را شیخ علا الدوله در دورهی ایلخانی بنا کرد و وزیر الجایتو، گنبدخانهای باشکوه و ایوانی بلند به آن اضافه کرد. قبر شیخ در فضای آزاد، روبهروی ایوان قرار دارد و کاربرد ایوان و گنبدخانه، مخصوص خانقاه بوده است. این بنا الگوی یک خانقاه تکایوانی است.
خانقاه شاه بابا ولی بهبهان
بابویه بهبهانی در سدههای ۷ و ۸ هجری (۱۳و ۱۴ میلادی)، به نشر تعالیم صوفیانه میپرداخت. ویرانههایی متروکه از خانقاه وی معروف به بقعه آقا شاه بابو باقی مانده است.
خانقاه سید حسن واقف
این خانقاه در محله افوشته در دو کیلومتری نطنز قرار دارد. بقعهی سید واقف هشتگوش و شامل گنبدخانهی مرکزی با گنبد دوپوش فیروزهای است. از خانقاه آن فقط سردر باقیمانده است.
خانقاه بایزید بسطامی

مجموعهی تاریخی بایزید بسطامی در نزدیکی شهر شاهرود، شامل مرقد، خانقاه، مسجد، برج و مناره است. خانقاه در سمت غربی مرقد و شامل سه اتاق کوچک متصل به هم است. سومین اتاق دارای محراب گچبری است. این بنا الگوی یک زاویهی کوچک محسوب میشود.
خانقاه چلبی اوغلو

خانقاه چلبی اوغلو در استان زنجان واقع است. در طرفین ایوان جنوبی این خانقاه، دو تالار به نام جمعخانه قرار دارد که احتمالاً زاویههای خادمان و فقرا بوده است. این خانقاه با صحنی دو ایوانی و رواقهای اطرافش، همانندیِ کاملی با ساختار مدرسه دارد.
خانقاه مجموعهی شیخ عبدالصمد در نطنز

در این مجموعه، بنای تازهتأسیس مسجد در مکان خانقاه قرار گرفته است. مسجد جامع نطنز یک شبستان هشتضلعی گنبددار دارد. در سمت غرب مسجد، ویرانهی خانقاه دیده میشود.
خانقاه علیا یا مقبرهی سید امینالدین

آرامگاه سید امین در شمال شهر فعلی کازرون در کنار کوه قرار دارد. سید امین از عرفا و مشایخ قرن ۸ هجری (۱۴ میلادی) بوده است.
پرسشهای متداول خانقاه ها
اگر پاسخ پرسش خود را در اینجا پیدا نکردید، در بخش دیدگاههای زیر این پست برای ما کامنت بگذارید و سوالتان را بپرسید. ما حتما به آن پاسخ خواهیم داد.
خانقاه چیست؟
خانقاه محل اقامت درویشان و صوفیان بوده که حجرههای متعدد برای مجالس درس و وعظ داشته است. همچنین امکاناتی برای خواب و خوراک اهل خانقاه در آن فراهم بوده است.
اجزای مختلف خانقاه چیست؟
• حجرههایی برای مقیمان
• سالنهایی برای کارهای گروهی
• محل و مجلسی برای وعظ
• محل ویژهای برای مرشد و مدیر خانقاه
• محلی برای تغذیه
• مرکزی برای تدریس و کتابخانه
• آشپزخانه و انبار آذوقه
• محلی برای پرستاری بیماران
• زاویه
• گورهای پیوسته با خانقاه
مهمترین خانقاههای ایران کداماند؟
• خانقاه علیا یا مقبرهی سیدامینالدین
• خانقاه مجموعه شیخ عبدالصمد در نطنز
• خانقاه شنب غازان
• خانقاه چپلی اوغلو
• خانقاه بایزید بسطامی
• خانقاه شیخ علاالدولهی سمنانی
• خانقاه صفیعلیشاه
• خانقاه شاهبابا ولی بهبهان
• مجموعهی آرامگاه شیخ صفیالدین اردبیلی
خانقاهسازی در ایران در زمان کدام سلسله رواج پیدا کرد؟
ایلخانیان