تاریخ ایران

تاریخ افشاریان و زندیان (از سال 1736 تا 1795 میلادی)

نقشه تاریخ زندیان

تاریخ افشاریان در مدت زمان کوتاهی، به وقوع پیوست. تاریخ زندیان هم به همین صورت بود. این دو دوره، برخی از بی ثبات ترین دوره های تاریخ ایران بودند.

همزمان با سال های نهایی حکومت صفویه بر اصفهان (مرکز ایران)، حاکمان زندیه بر جنوب ایران، حکومت می کردند. افشاریان، با بیرون راندن مهاجمان افغان، که سلطه صفویان بر اصفهان را خاتمه داده بودند، عهده دار قدرت شدند. در اینجا با جزئیات بیشتر، آنچه را که در طول سده 18 میلادی در ایران به وقوع پیوست، بررسی می کنیم:

ظهور نادر و آغاز تاریخ افشاریان

یکی از پسران سلطان حسین، آخرین پادشاه صفوی، که هنوز خود را به عنوان شاه ایران می شناخت، در قزوین بر تخت پادشاهی نشست. وی که تهماسب نام داشت، در زمانی می زیست که افراد زیادی برای بخش های مختلف ایران می جنگیدند. نادرشاه، از طرف شاه تهماسب، حاکم ابیورد و فسا هم بود.

نادر یک فرمانده نظامی بود که قلمرو خود را تا مرو افزایش داد. بعدها، موفق شد که مشهد را تصرف کند. او بسیار پیروزمندانه پیش می رفت به گونه ای که نقش شاه تهماسب در دیدگان ایرانیان رنگ باخته بود.

نادر از خانواده بزرگ و نامداری نبود. اجداد وی، از ترکمن های تبعید شده خراسان بودند. او تنها یک جنگجو بود اما جنگجویی که قادر بود شجاعت و درایت خود را نشان دهد. محبوبیت و توانایی های او، تهماسب را آزار می داد.

نادر، گرگان را تصرف کرد و پیامی مبنی بر تخلیه گیلان، به روس ها فرستاد. آن ها به این شرط موافقت می کردند که عثمانی ها نباید به آن منطقه دست درازی کنند. بنابراین، پس از 12 سال، گیلان آزاد شد. نادر پس از آنکه افغان های هرات را هم تحت کنترل خود در آورد، اصفهان را نیز آزاد کرد. البته این به معنی احیای سلطنت صفویان نبود.

بی کفایتی و درماندگی شاه تهماسب که می خواست تمام توجه ها را به خود جلب کند، در برخی مانورها منجر شد که وی برخی از قسمت های غرب و شمال غرب ایران را به روس ها و عثمانی ها واگذار کرد. بنابراین، نادر او را خلع کرد و فرزند خردسالش (شاه عباس سوم) را به جانشینی برگزید، بنابراین نادر می توانست از جانب وی حکمرانی کند (نائب السلطنه شود). او پس از مدتی برای تاجگذاری خود، مراسمی برگزار کرد و در یک مجلس بزرگ، فرمانداران، اشراف، روحانیون، بازرگانان و غیره را گرد هم آورد. او برای پذیرفتن عنوان پادشاهی شرطی تنظیم کرد: همه باید تعصبات ضد سنی خود را کنار بگذارند. سپس خبر مراسم تاجگذاری وی، در استانبول و سن پترزبورگ پخش شد.

اسرای جنگی ایرانی در برابر آزادی اسرای جنگی آن دو کشور آزاد شدند و صلح دوباره به دست آمد. تاریخ افشاریان سرشار از جنگ هایی به علت وضعیت ناپایدار ایران و نیاز به برقراری دوباره قانون و نظم در این کشور بود.

هند به شورشیان افغان پناه داد و اختلافات بین ایرانیان را شدیدتر کرد. از طرف دیگر، حکومت به علت خالی بودن خزانه، در پرداخت مزد کارمندان خود به مشکل خورده بود. بنابراین، قدم بعدی نادر، حمله به هند بود.

سقوط عصر افشاریه

نادر در لشگرکشی نظامی به هند پیروز شد. بعدها، چندین لشگرکشی دیگر به منظور سرکوب شورشیان در نقاط مختلف قلمرو خود انجام داد. سرانجام، او بسیار بیمار و تندخو شد. در نتیجه این بی رحمی آزار دهنده، برخی از افسران ارشد ارتش، شبانه به چادر وی حمله کردند و او را ترور کردند.

دو عامل در تغییر شخصیت نادر موثر بودند: قدرت مطلقی که در دست او بود و عادت مردم به تحسین و چاپلوسی اغراق آمیز قهرمانان های محبوبشان. با مرگ نادر، تاریخ افشاریان افول کرد.

مرگ او به زوال سیستم نقشه تاریخ زندیانسازمان یافته ای منجر شد که او در ارتش و دستگاه حکومت برقرار کرده بود. در گوشه های مختل کشور، شورشیان مدعی قدرت شدند. پس از مرگ نادر، شاهرخ کنترل کشور را در دست گرفت و به عنوان یک حاکم محلی، فرمانروایی کرد.

او هرگز نتوانست، کنترل آذربایجان، فارس و عراق را به دست بیاورد. از طرف دیگر، در تمام مدت سلطنت او تا زمان فتحعلی شاه (شاه قاجار)، با ادعای قدرت توسط مخالفان مواجه بود.

آغاز تاریخ زندیان و ظهور کریمخان

بنیانگذار این دوره، کریم خان زند، که از قبایل لک و لر بود، 18 سال پس از مرگ نادرشاه، سلسله زندیه را تاسیس کرد. او یک مبارز توانا بود که عمدتا بر علیه اشغالگران عثمانی می جنگید.

تاریخ حاکمان زندیه با کریم خان زند آغاز شد و سلسله او برای مدت کوتاهی دوام آورد، اما وحدت ملی، آرامش و تا حدی تمامیت ارضی برای مردم به ارمغان آورد. او خود را «وکیل الرعایا» (یعنی وکیل مردم) نامید نه پادشاه. او بر علیه تمام کسانی که مدعی قدرت بودند جنگید، آخرین حاکم ناکارآمد صفویه را بخاطر شکست هایش برکنار کرد و سلسله زندیه را در شیراز تاسیس کرد.

شیراز تحت حکمرانی او، بسیار شکوفا شد. او ارگ ها، بازارها، حمام، مساجد و غیره بسیاری ساخت. او همچنین سعی کرد امنیت و عدالت را برقرار کند و تجارت و کشاورزی را ارتقا بخشد. به دلیل شخصیتش، می توان ویژگی های زیر را به او نسبت داد: دارای شخصیتی پدرانه در حکمرانی، حس شوخ طبعی، احترام به فضلا، بدون تعصب مذهبی و فاقد اعتقادات خرافی بود.

سقوط عصر زندیه

پس از مرگ طبیعی کریم خان، از آنجا که تاریخ حکمرانان زندیه به پایان خود نزدیک می شد، همان مشکلات پس از درگذشت نادر پدیدار شد. بنابراین، در شهرهای بزرگی چون شیراز، اصفهان و کرمان، قتل عام و غارت به وقوع پیوست. جنگیدن برای قدرت، به خاندان زندیه محدود نمی شد. قاجارهایی هم بودند که مدعی قدرت بودند.

آغا محمد خان یکی از قاجارهایی بود که، مصرانه در جستجوی آخرین شاهزاده خاندان زند بود که او را به قتل برساند. در نهایت، موفق شد و پس از مثله کردن وی، جسدش را به تهران فرستاد.

لطفعلی خان، پیش از مرگ، بسیار شکنجه و تحقیر شد. از آنجا که مردم کرمان به او پناه داده بودند، آغا محمد خان تصمیم گرفت به آن ها درسی بدهد. بنابراین به دستور او، تمام مردها کشته یا نابینا شدند و زن و ها و بچه ها به عنوان بردگان جنسی به سربازانش تحویل داده شدند.

استمرار این خصومت، پادشاهان جدید را به سمت انتقام سوق داد. به همین دلیل خسارات زیادی برای کشور به بار آمد و مردم مجبور شدند هزینه آن را بپردازند. به هر حال، آغا محمد خان هر طور که شده موفق شد تا حدی ثبات را به کشور بازگرداند. شرح به قدرت رسیدن وی را در تاریخ دوره قاجار از سری تاریخ ایرانیان خواهید خواند.

برای آشنایی بیشتر با سرگذشت کشورمان، توصیه می کنیم خلاصه تاریخ ایران را بخوانید!

رحمان محرابی

رحمان محرابی بنیانگذار و پژوهشگر اصلی وب سایت "دستی بر ایران" است. او با بیش از 20 سال سابقه در زمینه گردشگری و ایرانگردی، دانسته ها و تجربیاتش را در این وب سایت در اختیار علاقمندان می گذارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا